اشو زرتشت و آیین آسمانی وی
سرزمین اهورایی ، مردان اهورایی
تاریخ سرزمین اهورایی ایران از دوران باستان تا عدالت جهانی حضرت مهدی عج
جمعه 4 شهريور 1391برچسب:, :: 18:57 ::  نويسنده : محمد رسول پولادوند

 

اشوزرتشت و آیین آسمانی وی
 
 
اشو زرتشت
 به خشنودي اهورامزدا
زرتشت پيامبر بزرگ اريائي , يكي از جمله نوادر انديشمندان جهان است . درباره دوران زندگي وي اگاهي درستي در دست نيست , اما قدر مسلم ان است كه دانشمندان بر اساسو پايه پژوهشهاو برسيهاي انجام شده,زمان زندگي وي را از 1500 تا 3000سال پيش از ميلاد ميدانند . (اگر امسال را 1390 خورشیدی در نظر بگیریم دقيقا"3749سال).
اموزشها وفلسفه وجهان بيني زرتشت از همان دورههاي كهن مورد توجه حكما و فلاسفه بزرگ جهان بوده است .انديشمندان جهان باستان چون فيثاغورس,ارسطو,افلاطون و... با افتخار وغرور از زرتشت و فلسفه وي ياد كرده اند .در حكمت اشراق اهميت و اعتبار و ديدگاههاي وي زمينه ساز بسياري از تحولات در فلسفه و حكمت شد .فلسفه عميق زرتشت , از افلاطون تا هگل را از جنبه هاي متفاوت و سرشار خود برخوردار كرده است و نيچه مرد برتر را در وجود اين بزرگ مرد تاريخ يافته و معرفي نموده است .
زرتشت نخستين پيغمبري بود كه در ان دوران كهن خداي واقعي را شناخت و يكتاپرستي را مطرح كرد .در فلسفه بران بود كه دو گوهر همزاد در اغاز , در عالم تصور پيدايي يافتند كه بكي نيكي و ان ديگري بديست . اساس حركت و جنبش و زندگي از برخورد اين دو مي باشد و اين هدف هيچ ارتباطي با ذات خداوند ندارد , در نهاد ادمي هم خير هست و هم شر .
پروردگار ادمي را ازاد و با اختيار و اراده كامل افريده , فرد خرد مند بايد از ميان نيك و بد , نيك را بر گزيند نه بد را و پيرو راه سپنتا مينو باشد نه انگر مينو .
زرتشت بر عليه خرافات و موهومات دوره خود قيام كرد . قرباني پيشكش ندر ها و پرداخت باج و خراج به كاهنان  و قبول زور و بيداد از سوي فرمانروايان خودكامه و زهد و رياضت را مردود شمرده و از كردار اهريمني معرفي نموده . كار وكوشش و زندگي خوب وسالم و خوش ونعمت از راه درست به دست امده را ستود . عبادت را فقط خدمت به مردم و پيروي از سه اصل : انديشه و گفثار و كردار نيك معرفي كرد . بسياري از طبقات و گروههاي اجتماعي ان روز كه سود خود را در خطر ديدند بر عليه وي قيام كردند  اما زرتشت با  مقاومتي صبورانه ايستادگي كرد و در انجام رسالت خويش كامياب گشت
سروده هاي زرتشت كه در ميان تمام اثار ديني جهان مشخص و متمايز ميباشد , موسوم است به گاثه ها .گاث سرودي است كه با سداي خوش و اهنگين خوانده مي شود و17 قطعه مي باشد . ساير بخشهاي اوستا به زرتشت ارتباطي نداشته و بعدها به اين انديشمند بزرگ و پيامبر كهن نسبت داده شده و تفاوت در سبك و معني و مفاهيم , اين مورد را كاملا" روشن مي كند
يزدان پاك نگهبان ايران باد
درين نوشته بگونه اي کوتاه آورده مي شود که زرتشت از چه و چگونه ساخته شد و براي چه پا بدين دنيا گذاشت و دليل مبارزه اش چيست.
از انروز که اهريمن بد نهاد به جنگ با هرمزد آغاز کرد ، شش هزار سال گذشته بود و درين مدت، اهرمن دوبار با (آفات و ديوان و تاريکي و بيماري و درد و نياز و خشم و دروغ) به جهان هورمزد کمين زده و آب و خاک و گياه و حيوان و مردم را آزار کرده بود. در سه هزار سال سوم، هورمزد براي رهايي ازين آفت ها ، زرتشت را به اين گيتي فرستاد و دين و آيينهاي خود را به او سپرد تا مردمان را به سوي نيکي راهبري کند و جهان را به راستي و پاکي و آباداني از شر و بديِ اهريمن آزاد گرداند تا پيروزي هورمزد به انجام برسد. در پايان آن سه هزار سال، (رستاخيز) خواهد شد و بدي و زشتي و ناپاکي از ميان بر خواهد خاست و دست اهريمن تا ابد از دامان آفريدگان اهورامزدا کوتاه خواهد شد و جهان، پاک و فرِ نخستين را باز خواهد يافت.
بنابر گفتارهاي زرتشتي ، براي زادن زرتشت سه چيز از جهان بالا بهم پيوست: نخست، فره ي زرتشت که فروغ و شکوه ايزدي بود، دوم روان بود و سوم، تن. اينک بهترست به تشريح هريک ازين سه عنصر و چگونگي همگون شدن انها براي زايش اشو زرتشت پرداخته شود تا خواننده اي که بتازگي به کاوش در دين زرتشت علاقمند شده است بداند که خوشحالي و شگفتي زرتشتيان از زايش اشو زرتشت از چه روست.
فره ي زرتشت
فره ي زرتشت را اهورا مزدا از «روشنايي بيکران» که در «سپهر ششم» بود بنا کرد و از آنجا به خورشيد و از آنجا به ماه و از انجا به سپهر ستارگان که در زير سپهر ماه بود، فرود آورد. از «سپهر ستارگان» ، فره ي زرتشت به آتشگاه خاندان «فِراهيم روان زُيش» فرود آمد. از آن پس ، آتشگاه فراهيم بدون نيازمندي به چوب و هيمه ، پيوسته و با فروغ بسيار مي سوخت. فراهيم نياي زرتشت شد و فره ي زرتشت از اتشگاه خانه در وجود زن فراهيم که فرزندي را آبستن بود داخل شد. پس از چندي زن فراهيم دختري بدنيا اورد که نامش را «دغدوا» يا «دغدو» گذاردند. دغدوا همچون ديگر کودکان رشد ميکرد و چون فره ي ايزدي را در وجود خود داشت چون چراغ ميدرخشيد و نور مي پراکند.
از ديگر سو، اهريمنان که از زادن زرتشت بيم داشتند ، وسيله انگيختند تا فراهيم و ديگر مردمان گمان کنند که دغدوا ازينرو انچنان ميدرخشد که با جادوگران راه دارد. پس فراهيم فريب خورد و دغدوا را از خانه و قبيله ي خويش راند. دغدوا در مسير آوارگي خود به قبيله ي «سپيتمان» رسيد و در خانه ي سرور قبيله فرود آمد. پس از چندي دغدو با «پوروشَسپ»، فرزند رئيس قبيله ازدواج کرد. بدين گونه بود که فره ي زرتشت از خاندان فراهيم به خاندان سپيتمان و پوروشسپ، پدر زرتشت رسيد.
روان زرتشت
روان زرتشت را هورمزد بگونه ي «ايزدان بهشتي» آفريد. پيش از آنکه زرتشت به جهان زيرين بيايد، روان وي در جهان بالا ميزيست. چون زمان زادن زردشت رسيد «بهمن» و «ارديبهشت» از ايزدان مينوي و ياوران هورمزد، ساقه ي بلند و زيبايي از گياه «هَوم» را از سپهر ششم که جايگاه روشنايي بيکران است، برگرفتند و بزمين فرود آمدند و آنرا بر سر درختي که دو مرغ برآن آشيانه داشتند فرود آوردند.
«مار»ي به آشيانه راه يافت و چوجه ي مرغان را فرو برد. آنگاه ساقه ي هوم، مار را کشت و مرغکان را رهايي بخشيد. آنگاه روزي پوروشسپ که تازه دغدوا را بزني گرفته بود درپي گله به چراگاه رفت . در راه ، بهمن و ارديبهشت بر او آشکار شدند و او را بسوي درختي که ساقه ي هوم برآن بود رهبري کردند. پوروشسپ بياري اين دو مهين-فرشته، ساقه ي مقدس را بدست آورد و آنرا بخانه برد و بزن خويش سپرد تا آنرا نگاه دارد.
تن زرتشت
گوهرِ تن اشو زرتشت از «آب و گياه» بدست «خورداد» و «امرداد» ، دو ايزد ديگر از ياوران هورمزد ساخته شد. خورداد، «ايزد آبها» ست و امرداد ، «ايزد گياهان». پس خورداد و مرداد در آسمان، ابر انگيختند و باران فرواني بر زمين باريد. چارپايان و مردمان شاد شدند و گياهان، تازه و خرم گرديدند. مايه ي تن زرتشت، که خورداد و امرداد در باران نشانده بودندش، با قطرات باران بزمين رسيد و در دل گياه جاي گرفت.
آنگاه پوروشسپ براهنمايي خورداد و امرداد، شش گاو پرمايه برداشت و به چراگاه برد. گاوان از گياهاني که مايه ي تن زرتشت در آنها بود خوردند. بزودي پستانهاي گاوان پرشير شد و مايه ي تن زرتشت به شير انها آميخت. پوروشسپ گاوان را بخانه برد و به دغدو سپردشان تا انها را بدوشد. آنگاه زن و شوي اش ، ساقه ي گياه مقدس هوم را که بياري بهمن و ارديبهشت بدست آورده بودند ، نرم کردند و در شير آميختند و از آن خوردند.
بدين گونه؛ روان زرتشت و مايه ي تن وي در وجود دغدوا با فره ي زرتشت گرد آمد و پس از چندي زرتشت براي راهبري دين و آيين هورمزد در ششم فروردين
خدا در دین زرتشت
درباره خدا در کیش زرتشتی سخن بسیار گفته شده و میشود گروهی معلوم الحال از راه گژاندیشی و نادانی می گویند ایرانیان باستان که منظور زرتشتیان است آتش پرست بودند و اتش را خدا میدانستند.گروهی نیز مدعی میشوند که ایرانیان به دو خدا باور داشتند یکی اهورامزدا خدای نیکی و دیگری اهریمن خدای بدی.
برخی از خاورشناسان باختر زمین در پژوهشهای خود آماج ویژه ای را دنبال می کنند و ان اماج این است که نشان دهند که همه چیز برخاسته از تورات است و همه فرهنگهای جهان در مقابل تورات هیچ و پوچ است و تورات پیش اهنگ فرهنگ بشری است با پیگیری اینگونه اماج است که این گونه پژوهش گران نه تنها در مورد اوستا و فرهنگ ایران بلکه در مورد هرچیزی که مربوط به فرهنگی جز فرهنگ تورات باشد راه کژروی میپویند و با دگرگون ساختن مفاهیم کتابهای دینی و کهن سایر ملل هدف خویش را براورده میسازند بر پژوهندگان ایران زمین است که با دوری از این گونه لغزشهای که ره اورد تورات محوران (بواقع ادیان سه گانه سامی) است راه راستی را درپیش گیرند و حقیقت این اندیشه را برای مردمان بیان کنند که این خود رسالت اشو زرتشت بود بیان راستی برای بهترین راستی؟!
فرهنگ زرتشتی به خدای یکتا که هستی بخش بزرگ داناست باور دارد و جز این چیزی در فرهنگ زرتشتی نیست و زرتشتیان جز این باوری ندارند.26 سال است که یک روند مشخص سعی در تخریب چهره زرتشتیان در درون ایران دارد و در این راه با ترویج دروغ ها و ایراد تحمت های مختلف به جامعه بهدینان سعی در تخریب برنامه ریزی شده چهره این جامعه رنج کشیده دارند.جامعه ای که در پس طوفان سیاه حمله تازیان و کشتارهای چنگيز گونه حکام صفوی و تند روی های اسلامیست های افراطی توانسته موجودیت خود را حفظ کند.
هیچ کس به اندازه خود اشو زرتشت نمیتواند توصیف ماهیت مینوی اهورامزدا را بنماید.
اینک چند سروده:
پس زرتشت گفت:ای اهورامزدای پاک مرا از نام برترین خودت که بزرگترین، بهترین،زیباترین ،کارسازترین،پیروزگرترین،درمان بخش ترین و برای راندن مردم بدمنش کاراترین است اگاه ساز تا با یاری ان بر همه مردمان بدمنش و بدکار و بدکردار چیره شوم و از انان گزندی بمن نرسد.
پروردگار اهورامزدا فرمود:ای اشو زرشت. نخستین نام من پژوهندنی است، دومین نام من گرداورنده است،سوم افزایینده و چهارم راستی و پاکی بهترین،پنجم افریدگار همه پاکی ها و نیکی ها،ششم خرد،هفتم خردمند،هشتم دانش، نهم دانشمند،دهم پاک کننده،یازدهم پاک،دوازدهم هستی بخش،سیزدهم سودمند تر، چهاردهم دشمن بدیها،پانزدهم توانا، شانزدهم پاداش دهنده، هفدهم نگهبان،هجدهم درمان بخش،نوزدهم دادار،بیستم مزدا نام من است.
ای زرتشت مرا بستای،به روز و به شب،که من اهورامزدا هستم برای نگهداری و شادمانی تو خواهم امد.
برای نگهداری و شادمانی تو سروش پاک خواهد امد.
برای نگهداری و شادی تو خواهد امد ابها و گیاهان و فرورهای پاک.
ای زرتشت اگر بخواهی بر مردمان بدمنش و ستمگران و کوردلان و کردلان راهزنان دوپا و فریبکاران و گرگان چهارپا و دوپا وانبوه دشمنان راستی با انبوهی از درفشهای برافراشته و درفشهای خونین برافراخته پیروز شوی پس این نامها را بیاد بسپار و به روز و شب فراخوان.
منم پاسبان، منم دادار و پروردگار، منم دانا و منم مینو و سودرسان،تندرستی بخش ترین نام من است،اتوربان نام است،مه اتوربان نام است،اهورا نام من است،مزدا نام من است،اشو نام من است،اشوترین نام من است،فرهمند نام من است،بینا نام من است،بینا ترین نام من است،بیناترین نام من است،درونگر نام من است درونگرترین نام من است،نگهبان نام من است،یاور نام من است، دادار نام من است،پروردگار نام من است،آگاه نام من است،اگاه ترین نام من است،افزاینده خوشبختی نام من است،مانتره فزاینده خوشبختی نام من است،فرمانروای توانا نام من است،نافریبکار نام من است،نافریبخور نام من است،دورکننده بد اندیشی نام من است،پیروز نام من است،سراسر پیروز نام من است،آفریدگار سراسر جهان نام من است،فروغ سراسر جهان نام من است،پر فروغ نام من است،فروغمند بخود نام من است، سودرسان نام من است سودرسان ترین نام من است، توانا نام من است،شادی بخش ترین نام من است،راستی نام من است،برفراز نام من است،فرمانروا نام من است، تیز بین نام من است،چنین است نامهای من.
ای سپیتمان زرتشت اگر کسی در این جهان مادی نام مرا زمزمه کند و یا به اوای بلند بخواند ایستاده یا نشسته،بهنگام بیدار شدن و بهنگام بستن و گشودن کشتی و... بدان شخص نه در ان روز و نه در ان شب دیو خشم و کینه و سرشت بد اندیشی نمیتواند گزندی برساند و گفتار و کردار و پندار بد را در او راه نخواهد بود.
بیاد نامهای من باش و از دروغگو و بد اندیش دوری جوی و از تبهکار و بدکار و گژروان دوری کن و دان که من نگهدار تو هستم همانگونه که هزار مرد یک تن را را نگهبانی نمایند.
و...
درود بر فرکیانی، درود بر ایران ویج،درود به خوشی و خوشبختی مزدا داده، درود بر راستی و درستی، درود بر همه افرینش راستین، (یتااهو وئیریو ، اشم وهو)
میستایم اهورامزدای فروغمند پرشکوه را. (یشتها، هرمزد یشت)
براستی این سروده ها چیست؟ در چه کتابی امده است و ان کتاب از ان چه کیش و ملتی است؟آیا جز این است که این سروده ها،سروده های زرتشتی است و در اوستا کتاب دینی زرتشتیان امده سخن دیگری میتوانیم بگوئیم.اگر چنین است ایا رواست که بازگفته های غرض الود دیرینه چند مغز سفلیسی انیرانی را درباره اتش پرستی و دوگانه اندیشی زرتشتیان بازگو کنیم؟ یا درست بینی و داد اندیشی بما فرمان میدهد که دست از تلغینات  مشتی سامی پرست برداریم و براستی با چشم خرد امزشهای اشو زرتشت را دریابیم.بر فروهر پاک اشو زرتشت درود باد
اي روح بزرگ و پاك زرتشت               وي  فره  تابناك  زرتشت
اي  آينه ي  فروغ  دادار                    از نور و فروغ  عشق سرشار
خيره است جهان بهگات هايت          كز عرش خدا رسد صدايت
بس قرن و هزاره ها به دوران           آيين تو بودپرتو افشان
گفتار تو اوج استواري                       پيغام تو راه رستگاري
آيين تو منطق است وبينش             انسان بود اوج آفرينش
                                                         شعر از : توران شهریاری
به  گفتار  وخشور  خود  راه جوی          دل از تيرگی ها بدين آب شوی
 
 
گان از مادرش دغدوا در کنار درياي چي چست اروميه زاده شد
 
 
نماز در دین زرتشت
    در آيين زرتشتی نماز عملی اجباری و اعتياد گونه نيست که بصورت برده وار و ترس از آدمی ظالم خوانده شود و يا تجارتی سود رسان نيست تا کسی برای رسيدن به ثروت و بهره لازم آنرا بجا آورد نماز در دين زرتشت خود شناسی است و در نماز بايد انديشه پالايش شود بر طبق اعتقادات دين زرتشت هر يک از موجودات ذره ای از اهورا مزدا را در خود دارند و اين فروهر در وجود من شما و ديگران است برای همين است که اين آيين تنها آيينی است که قربانی نمودن برای خدا در آن منع شده است حتی گياهان و جمادات هم از اين فروهر بی بهره نمی باشند. به همين خاطر است که آشو زرتشت در بخشی از نيايش خود می فرمايند :((با فروتنی کامل پيش از همه چيز خواستارم که بهره ای از خرد مقدس خود را به من عطا فرمايی تا به همراهی درستی کردار و ضمير پاک بتوانم خوشبختی روان آفرينش را(همه جهانيان) فراهم سازم)).
در مورد روزه در آيين زرتشت نيز بايد گفته شود که روزه گرفتن و نخوردن آب و غذا بخاطر اينکه باعث سستی بدن و عدم فعاليت مفيد و کار روزانه می شود حرام می باشد. چون اين موارد در آيين زرتشت نکوهيده شده وبی کاری و تن پروری بشدت نهی شده است و  امابرای افراط نکردن در خوردن گوشت حيوانات روزهای دوم و دوازدهم و چهاردهم و بيست و يکم هر ماه زرتشتيان از خوردن گوشت پرهيز می کنند اين چهار روز متعلق به چهار امشاسپند  وهمن ؛ماه و گوش و رام که از حاميان چهارپايان هستند می باشد.
اما نيايشی که امروزه در بين زرتشتيان متداول می باشد و خواندن آن نيازی به آداب و رسوم خاصی ندارد و در هر هنگام از شبانه روز  می توانيم آنرا بخوانيم و سپاس خدای يگانه را بجای آوريم و نبايد فراموش کنيم که اين ما هستيم که به راز و نياز و برقراری ارتباط با خداوند نياز داريم و بايد روح و روان خود را پالايش کنيم . اين نيايش برگرفته از نيايش اشو زرتشت در يسنا ۲۸ می باشد و برای اجرای آن کافيست دستهای خود را بلند کرده و به پيروی از اشو زرتشت بخوانيم:
((با دستهای بر افراشته بسوی تو ای مزدا و با فروتنی کامل پيش از همه چيز خواستارم که بهره ای از خرد مقدس خود را بمن عطا فرمايی تا بهمراهی درستی کردار و ضمير پاک بتوانم خوشبختی روان آفرينش را فراهم سازم.ای اهورامزدا بشود که با انديشه نيک به تو نزديک شده و با پيروی از قانون اشا به ارزشهای مادی و معنوی خود پی ببرم تا بدين وسيله دين داران را بسرای روشنی و خرمی و زندگی نيک هر دو جهان رهبری کنم . من اين سرودهای ستايش خود را آنسان که پيش از اين کسی نسروده نثارت می کنم ای اهورا ای روان راستی و ای نيک انديش واقعی از تو در خواست می کنم تا در جهان نيروی فنا ناپذير معنوی تجلی نمايد .اينک تو را با ستايش خود فرا می خوانم بسويم شتاب و مرا از خوشبختی و کاميابی  واقعی بر خوردار ساز. هنگاميکه با منش پاک تو را با سرودهای ستايش فرا می خوانم آگاهم که مرا برای رهبری روان مردم جهان گماشته ای و از پاداشی که تو ای اهورا مزدا برای کردار نيک می بخشی خبر دارم و آماده ام تا زمانيکه مرا تاب و تواناييست بمردم بياموزم که بسوی راستی راه پويند. ای مزدا بسوی من آی و مرا از بخشش منش پاک و راستی برخوردار ساز تا بوسيله آموزش آيين مقدست گمراهان و بدکاران را براه راست رهبری کرده و بر دشمنی بد خواهان چيره گردمای اهورا مزدا مبادا هرگز کار ناشايستی از من سر زند که مورد خشم تو قرار گيرم . ای راستی و ای اصل پاک منشی پيوسته می کوشم تا تو را بستايم ای کسی که آرزوهای ما را بر می آوری تو را از ته دل درود می گويم چه می دانم نمازيکه از روی ايمان و اعتقاد کامل انجام شود بدرگاهت پذيرفته خواهد شد .ای کسی که اميد بهشت ما بسوی تست.))
درود فراوان بر روان زرتشت بزرگ و تمامی پيامبرانی که در جهت راستی و تعالی روح بشر گام بر داشتند و جان خود را نيز در اين راه فدا کردند .اميدوارم دوستان هم انديش که در مورد نماز و روزه پرسش نموده بودند به پاسخ لازم رسيده باشند .با تشکر از خانم خادم(دبير انجمن زرتشتيان) که مرا در اين نوشتار ياری رساندن .هميشه پاک و اهورايی باشيد.
                                                                                                            
 
 
جهان بینی در آیین زرتشت
هگل در کتاب «درس هايی درباره فلسفه مکتب» می گويد: آيين زرتشت در برابر شمشير عرب شکست خورد و نه در برابر ايدئولوژی اسلام. شايد نيازی به تذکر هم نباشد که در سرکوبی آيين مانوی نيز شمشير بی رحم مسيحيت و اسلام متفقا به کار افتادند.
آيين زرتشتی ايران نخستين آيينی بود که بعدی در جهان داشت زيرا خواست خدای آن٬ اهورامزدا اين است که فروغ هر چه دورتر و بيشتر گسترش يابد.در آيين کهن ايرانی هر اصل اخلاقی نتيجه ی منطقی قانون تکامل بر اساس پيکار دائمی خير و شر و روشنايی با تاريکی است و در چنين رويارويی آدمی به جای اينکه مانند ديگر مذاهب مواظب باشد اصول اخلاقی را بصورت اوامری آسمانی بی چون و چرا بپذيرد و خودش حق دخالتی در آنها نداشته باشد٬ خود در قلمرو انديشه و تشخيص خويش نقش تعيين کننده دارد و گويی مقام والايی در برابر آفريدگار خود در حد يک همکار و نه يک بنده پيدا کرده است.
زرتشت سراسر جهان را ميدان نبرد روشنايی٬ زندگی٬ راستی٬ آبادانی و تندرستی از يک سو و تاريکی و مرگ و دروغ و ويرانی و بيماری از سوی ديگر می شمارد و در پندار او تا هنگامی که اين نبرد با پيروزی اهورامزدا بر اهريمن به پايان نرسيده است همه آدميان در اين پيکار سهيم اند و وظيفه دارند که آگاهانه در مسير خير و بر عليه شر٬ اهورامزدا را ياری دهند. در برابر زرتشت آدمی در گزينش خوب و بد مختار است و در اين راستا مقامی چندان ارجمند دارد که نيکی گفتار و پندار و کردارش برای پيروزی روشنی بر تاريکی ضرورتی بنيادين پيدا می کند. بر خلاف مذاهب سامی که بدن را خوار و دنيا را بی مقدار می شمارند٬‌ در آيين مزديسنا هر فردی اين رسالت را بر عهده دارد که نيرومند و کوشا و سازنده و آفريننده باشد.
در برداشت ايدئولوژيک آيين زرتشتی٬ فرد انسانی وجودی مجازی نيست که تنها به رستگاری خويش بينديشد. با اين منطق که اگر فرايض مذهبی خويش را بطور کامل انجام دهد شايسته آن بهشتی می شود که بدون دخالت او ساخته شده بلکه او همکار الزامی پروردگار خود در طريق هدايت جهان در مسير روشنايی است و از چنين ديدگاهی حکم سرباز يا کارگری را دارد که در راه تحقق يک طرح بسيار بزرگ کار می کند. نه تنها برای زندگی شخصی خودش بلکه برای همه جهان آفرينش و در پيکاری همه جانبه برای پيروزی نهايی فروغ بر تاريکی و زندگی بر مرگ.
با چنين برداشت بنيادی برای نخستين بار در تاريخ مذاهب جهان٬‌ اصولی مطرح می شود که در هيچ آيين ديگری سابقه ندارد و تکرار هم نشده است. اين آزادی تشخيص و آزادی انتخاب تقريبا در سراسر سرودهای مينوی اشو زرتشت در گاتاها منعکس است:
«سخن ها را بشنويد و با انديشه روشن در آن بنگريد و راهی را که بايد در پيش گيريد برای خود برگزينيد. از آن دو مينوی همزادی که در آغاز آفرينش در انديشه و رفتار پديدار شدند٬ يکی نيکی را می نماياند و ديگری بدی را٬ و ميان اين دو٬ دانا راستی را برمی گزيند و نادان دروغ را.» (هات ۳۰ ـ بند دوم و سوم)
«ای مزدا هنگامی که برای ما تن و خرد آفريدی و به تن ما جان دادی و توانايی گفتار و کردار٬ از ما خواستی که راه خويش را آزادانه برگزينيم و به دلخواه خود به راستی يا کژی رويم.» (هات ۳۱ ـ بند ۱۱)
خود زرتشت نيز مدعی شناخت حقيقت از راه وحی نمی شود بلکه آنزا زاده ی انديشه و ادراک خويش می شناسد:
«ای مزدا هنگامی که تو را با نيروی انديشه شناختم٬ دريافتم که تو سرآغاز و سرانجام هستی و آن سرچشمه انديشه نيکی که به آدميان آزادی گزينش داده ای تا راه راستين خويش را برگزينند.» (هات ۳۱ ـ بند ۸ و ۹)
کسی که راه فروغ را در اين انتخاب بر می گزيند از آن پس دوست و ياور اهورامزدا ست و نه بنده ی بی اختيار و سر به فرمان او. اين ويژگی در بند ديگری از همين هات منعکس شده است: «اهورامزدا با خداوندی و سروری خود رسايی و جاودانگی و راستی و شهرياری و پاکمنشی را به کسی ارزانی می دارد که در انديشه و کردار دوست او باشد. ياور ارجمند اهورا کسی است که گفتار و کردارش نشان از راستی و نکويی داشته باشد.» (هات ۳۱ ـ بندهای ۲۱ و ۲۲)
اين انديشه تفکيک بنيادی خير و شر و آزادی آدمی در گزينش يکی از آنها را به خوبی در زندگی بر مبنای مکتب مزديسنا نشان می دهد. بر خلاف اعراب و ديگر اقوام سامی که رابطه ی آنها با خداوند همواره يک نوع احترام آميخته با ترس و نگرانی است٬ عرفای ايرانی رابطه ای را بر اساس عشق و محبت با پروردگار خود پی ريزی کرده اند و با او با چنان صفا و صميميتی سخن گفته اند که گويی با معشوق خود سخن می رانند. (با سيری در گات ها براحتی می توان به عمق اين انديشه در تفکرات پيامبر اهورايی ايران پی برد. بر فروهر پاکش درود می فرستيم)
خدای بزرگ دانا٬ پروردگار هستی بخش٬‌ اهورامزدا را بايد با ديدی عاشقانه و عارفانه نگريست نه با نگاهی تنگ نظرانه ی انديشه هايی که معتقدند خدا تمام کائنات و زمين و خورشيد و مشتی ستاره را در شش هزار سال پيش آفريده بلکه او گرداننده نظامی اشايی سرسام آوری است که ميلياردها کهکشان را با ميلياردها خورشيد آنها از ميلياردها سال پيش در گردش دارد. اين خدا نه آن خدايی است که جايی در آسمان بر تخت خود بر دوش چند مَلِک مقرب نشسته باشد و آن خدايی که آدميان زمين را به شکل شخص خود ساخته و پرداخته باشد و نه آن خدايی است که هر چند يک بار از کار خود پشيمان می شود يا گفته ی خود را پس می گيرد برای آنکه گفته ی بهتری را در جای آن بگذارد!! پروردگار اهورامزدا نه قومی برگزيده دارد و نه سرزمينی را در برابر چند آلت ختنه شده به کسانی بخشيده و نه با زبان های خاص برای کسانی وحی می فرسد و نه گروهی از آفريدگان خويش را مامور کشتار گروهی ديگر می کند و نه خودش شبانه چند هزار نفر از بندگانش (فرزندان مصريان) را سر می برد و نه بابت خطايی که خودش برای اين بندگان خواسته است آنها را به آتش و مار و عقرب جهانی ديگر روانه می کند. او کوهی به نام کائنات را برای ذره ای به نام زمين ما نيافريده بلکه او جوهر راستی و سرمنشاء حقيقت و نيکی اس. او مبداء نور و آغاز و پايان اين نظام هدفمند اشايی است. او برتر و پاک تر از آن است که ما وی را درگير مسائل فرومايه زندگی چند انسان گمراه بکنيم. او اهوراست و حقيقت راستی.
 
 
 
قبله در آیین زرتشت
 
 
"اي نمازگزار ، نمازت را ، نيايشت را با دل پاک و روشن به آرامي و خلوص نيت بخوان و بدان ، اين روشنايي که قبله گاه و پرستش سوي خود کرده اي پرتويي از روشني جاودان است که خداوند در دل مردمان نهاده است ."
پيروان آيين زرتشت که خود را مزديسني يعني پرستندگان مزدا (خداوند) نيز مي گويند در نيايش هاي خود با تن و رواني پاک ، رو به سوي " روشنايي" ، خداوند را سپاس گفته و نيايش مي کنند . زرتشتيان به گاه نيايش ، زندگي سرشار از آسايش و بهروزي را براي نيک انديشانِ روزگار ، آرزو مي کنند و آتش را در کنار سه عنصر ديگر آب و خاک و هوا گرامي مي دارند و از آتشکده ها به نشانه ي مهر و پاکي در محل زندگي خود ، پاسداري مي کنند . آنان از روشنايي آتش ، همانند نورهاي ديگر ، به عنوان پرستش سو (قبله) به هنگام نيايش بهره مي گيرند . آتش بزرگترين پاک کننده است و در عين حال نوراني ترين عنصر است و آن را سمبل اهورا مزدا ميدانند .
ايرانيان از سال ها پيش ، آتش را به عنوان نماد موجوديت خود يا به عبارتي پرچمي براي هويت ملي خود در نظر داشتند و به آن افتخار مي کردند . زيرا آتش از بين برنده ناپاکي ها و روشن کننده ي تاريکي هاست . گرما و انرژي آتش ، چرخ هاي صنعت و پيشرفت را به چرخش مي آورد . آتش دروني انسان است که انديشه او را به خرد بي پايان اهورايي پيوند مي زند . بنابراين زرتشتيان به پيروي از نياکان خود همچنان آتش را گرامي داشته ، از روشنايي آن به عنوان قبله به هنگام نيايش بهره مي گيرند . اگر زرتشتيان رو به سوي نور دارند و آن را پرستش سو مي دانند ، براي نزديک شدن به اهورامزدا ، پروردگار و آفريننده کل است که خود سرچشمه ي همه نورها(شيدان شيد) است .
به جا آوردن مراسم در برابر نور خدا به انسان حرارت زندگي و جوش و خروش و اراده و پايداري مي بخشد و دل دينداران و مشتاقان ، با برخورد به امواجش ، سبک و شاد و خرم مي گردد و پرتو آن به نسبت ايمان و اخلاص ستايندگان بر دل ايشان مي تابد و انوار تسلي و اميدواري ، کانون دل آنها را روشن مي گرداند .
دلبستگي و اعتقاد و احترام خاص ايرانيان به آتش موجب شده که برخي به غلط چنين بپندارند که آتش نزد ايشان جنبه الوهيت دارد و لذا ايرانيان را آتش پرست بيانگارند .
فردوسي در اين باره مي گويد:
بدانگاه بد آتش خوبرنگ          چو مر تازيان را مهراب سنگ
مپندار کآتش پرستان بدند         پرستنده ي پاک يزدان بدند
برخي از اقوام سامي نيز آتش را مقدس مي شمرده اند . به روايت تورات در کوه تور ، "نور خدا" به صورت آتشي بر موسي تجلي کرد و "يهوه" يا خداي موسي ، با زبانه ي آتش با موسي سخن گفت . آتش بر ابراهيم خليل گلستان شد . موسي را خاله اش ، در کودکي ، در تنور مخفي کرد و چونن ندانسته تنور را آتش کردند ، ديدند موسي در تنور نشسته است و آتش گرد او مي گردد بي هيچ زيان و گزند .
"درود و ستايش به تو ، اي آتش اهورامزدا ، مي ستايم اين روشني پاک و درخشان را اينک که به ما آشکاري ، توان و نيرويمان بخش تا بهترين انديشه و گفتار و کردار را داشته باشيم . ياريمان ده که با بدي و زشتي و دروغ پيکار کنيم . روان را پالوده گردان از بدي و راه بي فرجام تا شايسته ي پرستش اهورامزداي بزرگ باشيم ."
 
آخرت شناسی درآیین زرتشت
مفسران جديد متون اوستاي كهن مايل به كمينه ساختن وجود يا اهميت آخرت شناسي درآن‌ها هستند. اين پژوهش‌گران گاثاها را اصولاً متوني آييني، و در روح و جوهره نزديكو شبيه به سرودهاي ودايي مي‌دانند كه هدف پيشواي ديني از آفرينش آن‌ها، فراهم آوردننيك‌بختي و حمايت [ايزدان] براي خود و جهان است. طرف‌دار چنين ديدگاهي، "هلموتهومباخ" (Helmut Humbach) است، هر چند وي اهميت اندكي بدان بخشيده است (Die Gathas des Zarathustra, Heidelberg, 1959, I, p. 74)، و "ژان كلنز" (Jean Kellens) كه وجود آخرت شناسي خاصي را در بافت آييني گاثاها پذيرفته است ("L'eschatologie mazdeenne ancienne" in S. Shaked and A. Netzer, eds., Irano-Judaica 3, 1994, pp. 49-53). با وجود اين، ديگر پژوهش‌گران از سنتزرتشتي در بازيابي پيش‌آگاهي برخي از انگاره‌هاي اصلي آخرت شناسي در گاثاها، كهسپس‌تر توسعه يافته و جايگاهي مركزي را در دين زرتشتي به دست آورده است، پي رويمي‌كنند. با وجود پيش‌رفت‌هاي كلان حاصل شده در فهم گاثاها، اين متون هنوز بسيارپيچيده و مبهم‌اند و تفسيرهاي گوناگون را برمي‌تابند.
در گاثاها اشاره‌اي وجوددارد به اين آموزه كه فرد، به لحاظ آخرت شناختي، در برابر كردارهاي خويش مسؤول وپاسخ‌گو است (يسن 31/14). انگاره‌هايي چون garo.demana، كه غالباً "خانه‌ي سرود" ترجمه شده (يسن 50/4، 51/15)، demana vanheush mananho "خانه‌ي منش نيك" (يسن 32/15)، يا anheush vahishta "بهترين هستي" (يسن 40/10، و با اطنابي توصيفي، 17-15) به نظر مي‌رسد كه با پاداش دادن روح به جهت انجام دادن كارهاي نيك مرتبط باشند. برعكس، "خانه‌ي دروغ" (druji demana)، جزايي است براي كردارهاي بد (يسن 46/11، 49/11). اين وضعيت دوزخي به صورت «زندگي دراز در تاريكي، خورش پليد، [و] بانگ دريغ» (يسن 31/20) توصيف مي‌شود. در يسن 33/1 و

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

پايگاه پ‍ژوهشي پارسوماش بزرگترين بانك پ‍ژوهشي علمي و فرهنگي و هنري و تاريخي نقد و بررسي نوشته هاي باستاني
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرزمین اهورایی ، مردان اهورایی و آدرس parsumash.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 47
بازدید هفته : 57
بازدید ماه : 189
بازدید کل : 36288
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1